هوالعشق

هوالعشق

زیر دین چهارده معصومم اما گردنم
زیر دین حضرت علی بن موسی بیشتر

طبقه بندی موضوعی
آرشیو

مادر مفقودالاثر را کسی نمی شناسد، جز آنکه یوسفش را گم کرده باشد

و یعقوب هم با همه آوارگی اش در راه یوسف، خبر زنده بودنش را داشت..!

شادی روح تمام مادرانی که پاره ی تنشان رفت و هیچ وقت برنگشت ..

اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم

  • هوالعشق

دیدن خیابان ها و گل فروشی ها و شیرینی فروشی ها و مغازه های شلوغ شهر و آدم های در حال خرید که محبت و مهربانی از چشم هایشان میبارید و آن آقای عینکی ِ کت و شلواری مسن با محاسن بلند و موهای سفید که با وسواس ِقشنگی، لباس های زنانه را زیر و رو میکرد خیلی لذت بخش بود.دونقطه لبخند پهن.

تفلده عید شما مبارک!

  • هوالعشق
از آدم هایی با عینک آفتابی قاب بزرگ، روی چشم هایشان و هندزفری چپانده شده توی گوش هایشان که خیلی شیک،‌بدون هیچ عکس العملی، نشسته اند توی اتوبوس، خوشم نمی آید! همان هایی که نمی شود نگاه شان را خواند و برایشان لبخند ِ‌ بی دلیل زد و لبخندشان را از چروک گوشه ی چشم و حرکت آهسته ی پلکشان دید، همان هایی که گوش هایشان صدای آدم را برای چند کلام حرف زدن نمی شنود،‌ همان هایی که نمی شود فهمیدشان! همان هایی که آدم را مجبور میکنند سر بگذارد روی شیشه ی کثیف اتوبوس و چُرت بزند!


  • هوالعشق

خدایاجان اینکه ما را میبخشی و گناه هایمان را پاک می کنی و اشتباهاتمان را ندیده میگیری و بچه بازی های گاهی وقت هایمان را فراموش میکنی، خیلی خوب است؛ اما یک فکری به حال حافظه ی قوی مان هم بکن_ و ایضا حافظه ی نزدیکانمان_!

خیلی خوب تر میشد اگر چیزی برایمان تعبیه میکردی که میشد بعضی چیزهای دوست نداشتنی را دیلیت کرد و از سطل آشغال هم بیرونش انداخت.

  • هوالعشق

تفال زدم نیمه ی شب به قرآن

کتابی که از وحی شیرازه دارد


برای دلم آیه ی صبر آمد

ولی نازنین، صبر، اندازه دارد ..


http://www.omidvaran.org/4images/data/media/29/Ya-Mahdi-Shahvar-net-4.jpg

  • هوالعشق
نشسته بودم پای سیستم و با زهرا حرف میزدم و همزمان داشتم برای پستی که میخواستم از اصفهان ِ زیبایمان بنویسم عکس انتخاب میکردم که زمین با یک صدای ترسناکی لرزید و نت قطع شد. به صفحه ی قطع شده ی مسنجر زل زده بودم و فکر میکردم که چی شد؟! که داداشه با هیجان وارد شد و گفت: "زلزله بود؟ فهمیدی؟" واقعا زلزله بود! صدای همسایه ها که توی کوچه جمع شده بودند و از پس لرزه ها حرف میزدند می آمد و ما دریغ از کوچکترین حرکتی در راستای حفظ جانمان رفتیم خوابیدیم! و من تنها کاری که کردم نوشتن چندخط وصیت و سفارش توی گوشی ام بود و به این فکر میکردم که اگر اتفاقی افتاد و زیر آوار ماندیم و توی چندثانیه همه زندگیمان را و همه ی آدم های زندگی مان را از دست دادیم، کسی به ذهنش می رسد توی پیش نویس های پیام های گوشی کسی که فکرش را نمیکرده توی این سن، قبل از اینکه حرف های فال درست دربیاید و سه تا بچه را مادری کند، شاید وصیت نامه ای نوشته شده باشد؟


  • هوالعشق

کاش روزی بنویسند به بقیع : یک فراخوان کمک ای مومنین، طرح احداث ضریح

کاش روزی بنویسند به بقیع، کارگران مشغولند، کار احداث ضریح

کاش روزی بنویسند به بقیع ، چند روز مانده به اتمام ضریح 

کاش روزی بنویسند به بقیع ، مهدی فاطمه آید، به تماشای ضریح

کاش روزی بنویسند به بقیع ، عید امسال، نماز، صحن عتیق

کاش روزی بنویسند به بقیع ، فلش راهنما، مرقد زهرای شفیع

به یقین یوسف ما آمدنی است ..
  • هوالعشق

چقدر این روزهایتان درد دارد

مظلوم ترین و تنهاترین و غریب ترین آقا ...

http://www.axgig.com/images/91023018110431331076.jpg

من به جای مردمی که سلامت نمی کنند

روزی هزار مرتبه می گویمت سلام ...

*(+)

  • هوالعشق

از هر چه که بشود نوشت از غصه ی دل شما، نمی شود. نوشتن از سکوت پر از بغض شما، نمی شود. از دل پر درد شما، نمی شود. از خون جگرهایی که خوردید، نمی شود. از آنچه که میان کوچه دیدید، نمی شود. نمی شود که نمی شود. آخ حضرت غریب؛ تصدقت شوم، اینهمه غم و غصه های شما در این کلمات جا نمی شود ...

فدای تنها شاهد کوچه های مدینه ...
تمام حرف هایی که نمی شود نوشت: (+)
  • هوالعشق

به غم نشسته ای ولی غریب و زار و بی کسی

ای کس و کار بی کسان تسلیت عرض می کنیم

هم دل تو گرفته است هم دل ما گرفته است

به آه و ندبه و فغان تسلیت عرض می کنیم

شبیه قبر گم شده گم شده ای میان ما

دلبر بی نام و نشان تسلیت عرض می کنیم

فاطمیه رسیده و دوباره داغ دیده ای

غصه و حزن بی کران تسلیت عرض می کنیم

فاطمیه رسیده و خمیده راه می روی

وارث قامتی کمان تسلیت عرض می کنیم

فدای شاه مشکی ات فدای گریه های تو

حضرت شاه روضه خوان تسلیت عرض می کنیم ...

 

  • هوالعشق
head:script/span