کربلا رفته ها میدانند، کربلا نرفته ها هم میدانند که در کربلا آدم بغض دارد، اشک اما نه! تمام چهار روز کربلا آن بغضی که گیر کرده جایی وسط گلو، هی بزرگ و بزرگ و بزرگ تر میشود تا برگردی و به اندازه ی تمام روزهایی که از کربلا جاماندی اشک بریزی. چهار سال پیش همچین وقتی، بین الحرمین را قدم میزدم. فاصله ها بس نیست جانم؟
*(+)
05112003334
به روضه ی منوره وصل می شوید ...
السلام علیک یا سلطان یا اباالحسن یا علی بن موسی الرضا
السلام علیک یا غریب الغرباء.السلام عیلک یا معین الضعفاء و الفقراء
السلام علیک یا شمس الشموس یا انیس النفوس السلطان به ارض طوس ..
تولدت مبارک حضرت آقا
از این مرگ های ناگهانی دوربرمان ناراحتم و شاید بهتر است بگویم می ترسم. مرگ جوان23ساله و سکته ی19ساله و کشتن طلافروش و سوختن زنده زنده44نفر، من را میترساند از نزدیکی و بی خبری مرگ. از اینکه یوم الحسرة هی التماس کنم رب ارجعون لعلی اعمل صالحا فیما ترکت و تو هی تکرار کنی فذوقوا ما کنتم تکنزون. من از اینها میترسم و لابه لای ترس و غصه ها، وقتی یکی از مداحی ها را پلی میکنم، صدا میخواند: *حسابم با حسین ِ کتابم با حسین ِ سوال از من چه میپرسی؟ جوابم با حسین ِ حسین ِ.. آرام می شوم.