شـوریــده ی آزرده دل ِ بـی ســر و پــا مـن
در شـهر شــما عــاشـق انـگـشت نما مـن
دیـوانــه تـر از مـردم دیـوانـه اگــر هــسـت
جانا، به خدا من... به خدا من... به خدا من
شــاه ِهـمـه خــوبـان سـخنگوی غزل ساز
امــا بــه در خـانه ی عشـق تــو گــدا من