مانده ام تنها سالار مضطر من؛ بعد از تو شد خاک عالم بر سر من
دوشنبه, ۶ آذر ۱۳۹۱، ۰۸:۰۱ ب.ظ
آری عبداله
این بانوی قد خمیده ی سپید مو، همسر ِتوست
برای شکستن یک زن، داغ یک عزیز هم کفایت می کند؛ حالا حساب کن آن زن، زینب باشد و آن عزیز، حسین.
داغ پسر و برادر و برادرزاده و غصه ی علی ابن الحسین و اسارت و چه و چه را هم ضمیمه کن ..
پ.ن: موهای مش کرده و فشن و آرایش غلیظ و لباس فلان مناسب نیست اما سفینه الحسین قرار است اسرع و اوسع باشد. اینجا دل را میخرند. کافیست یک نگاهت کنند از آن نظره های رحیمه ای که کن فیکون است تا یستکمل بها الکرامه شوی آن وقت است که آرام آرام ظاهرت هم حسینی میشود؛ حجاب و ظاهر و مابقی اصل که هیچ، فرع هم نیست. فرع ِ فرع ِ دین است. اصل را درست آمدند حواسمان باشد، چپ چپ نگاه شان نکنیم که شاید خیلی بهتر از من و توی مثلا مذهبی اشک بریزند. شاید خیلی عزیزتر باشند و دل شان خریدنی تر ...
- ۹۱/۰۹/۰۶
این جمله حرف داره ها ...!!!