هوالعشق

هوالعشق

زیر دین چهارده معصومم اما گردنم
زیر دین حضرت علی بن موسی بیشتر

طبقه بندی موضوعی
آرشیو

نمی‌دانم هنوز اینجا را می‌خوانید یا نه، ولی اگر می‌خوانید باید بگویم به خاطر احیانا دلی که شکستم، یا خاطرتان اگر مکدر شد، پشیمانم. امیدوارم مرا بخشیده باشید. 

  • هوالعشق

فکر میکنم هر آدمی باید حداقل یک آدم امن در زندگی اش داشته باشد، کسی که در همه ی لحظه های خوب و بد، کنار آدم باشد، که پناه باشد. هرجور شده، هر طور شده، مثل کوه پشت آدم باشد. آدم باید کسی را داشته باشد که خیالش راحت باشد کسی هست که حواسش به خستگی‌ها، خوشحالی‌ها و ناراحتی‌هایش هست، کسی که حال آدم را از چشم‌هایش بفهمد.
من هیچ وقت آدم ابراز کردن احساسات نبودم، [صدافسوس و متاسفانه] هیچ وقت از آن دخترهایی که توی تلویزیون نشان می‌دهد دست می اندازند گردن پدر و مادرشان و قربان صدقه می‌روند و بی خجالت دست و صورتشان را میبوسند نبودم، اما بابا برای من همان آدم امن زندگی‌ام است، کسی که برایش جان می‌دهم، که در قلبم بهترین و بالاترین جایگاه را دارد، تنها مردی که همیشه دوستش خواهم داشت بدون کم و کاست، تنها کسی که همیشه دوستم دارد با همه ی بدی ها و خوبی ها. اگر فقط یک دعایم مستجاب شود دعا میکنم که قبل از پدرم نباشم، که زندگی بدون او ترسناک ترین ترس زندگی‌ من است. 

  • هوالعشق

بیشعور، فحش نیست، صفت و بخشی از شخصیت بعضی آدم‌هاست که من به شما، قطع به یقین میگم متاسفانه هیچ وقت اصلاح نمی‌شوند و هرچی هم که تلاش کنند برای خوب بودن و خوب نشون دادن خودشون، آخرش این بیشعوری از یه جاییشون میزنه بیرون و خودش رو نشون میده. پس نه حرص بخورید، نه اعصاب خودتون رو خرد کنید، نه برای باشعور شدن شون تلاشی بکنید، فقط انتظارتون رو از یه آدم بیشعور کم کنید.همین.

  • هوالعشق

بخشید جسارت نشود ولی بگذارید بگویم تف به آنهایی که با دزدی ها و اختلاس ها و بی فکری ها و بی تدبیری ها و بی مسئولیتی ها و خودخواهی هایشان گند زدن به همه ی آرزوهای ما و ککشان هم نگزید. آنهایی که تنها دغدغه یشان حجاب بود و دوچرخه سواری زن ها، که اخبار مهم شان دعوا و شورش آن ور جهان است، همان ها که با حقوق میلیونی تصویب می کنند حقوق کارگر بدبخت 1800 باشد و به جهنم که اجاره خانه ها  بالاست و مرغ و گوشت و هر کوفت دیگری خداتومن افزایش یافت. خوش به حال ِِ حافظ که یه روزی انقدر امید داشته و حالش خوش بوده که قلم برداشته و نوشته بوی بهبود ز اوضاع جهان می شنوم..

  • هوالعشق

در واقع باید این موضوع رو در اینستاگرام می نوشتم که مخاطبین مدنظرم می خوانندش ولی مجبورم اینجا بنویسم که نخونند و بهشون برنخوره! کاش یاد بگیریم نخواهیم بچه ی دیگران را تربیت کنیم، در تربیت بچه ی دیگران دخالت نکنیم، به بچه ی دیگران برچسب نزنیم، توهمات و تصورات غلط خودمون را به بچه ی دیگران نسبت ندهیم، راهکارهای تربیتی مان را برای بچه ی خودمان نگه داریم.

چرا‌؟ چون بچه ی دیگران و تربیت و اخلاقیاتش به ما هیچ ربطی ندارد. تمام. امضا مادری خسته از بکن و نکن های مزخرف. 

  • هوالعشق

هر بار به اینجا سر میزنم دلم می خواهد برگردم به روزهایی که تا میرسیدم خونه، همینجور که دکمه های روپوش مدرسه را باز می کردم با انگشت شصت پا، دکمه ی روشن کردن کامپیوتر را می زدم، تا ویندوز بالا بیاید بشقاب غذامو می آوردم و می‌نشستم پشت کامپیوتر، b را نزده بلاگفا بالا میامد و وارد وبلاگ می شدم بسته به اینکه با قرمز، توی پرانتز، چندتا نوشته بود نظر جدید، احساس مهم بودن می کردم، وبلاگ های دوستان را باز می کردم، از هر وبلاگ یک اهنگ پخش می شد، کامنت گذاشتن و کامنت خوندن از لذت های حلال آن دوران بود! یاهو را روشن می کردیم تا ببینیم کسی که دوستش داریم هم انلاین میشود یا نه. ما هم دیگر را ندیدیم ولی از فرسنگ ها دورتر، از پشت صفحه ی کامپیوترهایمان، با کامنت هایمان، با شکلک های دیگر تکرار نشده ی یاهو، با هم رفیق شدیم، در سکوت عاشق شدیم حتی..

حالا همه ی ما بزرگ شدیم، ازدواج کردیم، بچه دار شدیم و گوشی از دستمان نمی افتد اما چه حیف که یادمان از وبلاگ ها رفت، وبلاگ هایی که مثل مادربزرگ ها، هر روز هفته، منتظر امدن بچه ها و نوه هایش هست، اما کسی در نمی زند.. 

  • هوالعشق

دوست داشتن حد و اندازه و مدل های مختلفی دارد و نمی شود اسم هر دوستت دارمی را عشق گذاشت. پیش از اینها فکر می کردم عاشق پدر و مادر و همسرم هستم، تا اینکه بچه دار شدم و فهمیدم هیچ دوستت دارمی و هیچ محبتی جز محبت مادر به فرزند را نمی شود عشق نامید. آنها فقط عزیزترین ها هستند، کسانی که بخش بزرگی از قلب آدمی را به خودشان اختصاص دادند ولی آن کس که خوده قلب شماست، فرزندتان است. عشق آنجاست که از همه ی همه ی همه ی چیزها برای او بگذری و همه ی بهترین ها را برای او بخواهی. من مطمئنم این گذشت و این حجم از دوست داشتن در هیچ عشقی، جز عشق مادر به فرزند حلول نمی کند و این را تا وقتی مادر یا پدر نشوید باور نمی کنید.

  • هوالعشق

خبرها را چرخی زدم و امار مرگ این چند روز اخیر را دیدم، دوباره یادم آمد که چقدر مرگ نزدیک است و ترسناک. ترسناک از این جهت که وقتی اصلا فکرش را نمیکنی به سراغت می آید. وقتی خیال می کنی شب برمیگردی و بچه ات را بغل می کنی، عزیزانت را میبینی و شاید بالاخره یکی از آن هزارتا دوستت دارمی که توی قلبت جمع شده را به زبان بیاوری، به مادرت زنگ میزنی که نگران نباشد و بعد تق، یک گلوله از نمی دانم کجا می آید و دوستت دارم هایت را همان جا توی قلبت دفن میکند. بچه ات برای همیشه منتظر می ماند و مادرت... من از مرگ فقط برای خاطر بازمانده ها می ترسم. 

  • هوالعشق

حالا که بعد از سه ساعت بین رگ و پی و دل و روده ی مرغ ها، دست چرخاندم، و در این بین با پسرم حرف زدم و صدبار رفتم و آمدم پیشش و به همسر غر زدم که هنوز بلد نیست به اندازه ی دونفر و نصفی خرید کند، و بچه را خواباندم و ظرف ها را شستم و زمین را تی کشیدم، دوش گرفتم و برق ها را خاموش کردم و بالاخره بعد از یک صبح تا ظهرِ کاری شلوغ و یک ظهر تا شب، خانه داری شلوغ تر، دراز کشیدم به این فکر میکنم چقدر آن دختر تی تیش مامانی که تا لنگ ظهر خواب بود و بعد وبلاگ و یاهو مسنجرش را چک می کرد و هیچ کار خاص ِِ بخصوصی نداشت و از بوی مرغ عق می زد بزرگ شده، چقدر زندگی آدم را عوض می کند. چقدر دلم برای آن دختر تنگ است. چقدر دست هایم بوی مرغ می دهد! :|

  • هوالعشق

این روزها خیلی فکر می کنم به اینکه شعار <ما اهل کوفه نیستیم علی تنها بماند> که همه خیلی هم محکم و رسا فریادش میزنیم، زیادی شعار است!

کوفه می تواند اصفهان یا تهران یا هر شهر دیگری باشد و علی می تواند اقای خامنه ای یا صاحب الزمان باشد و در هر صورت شعار ما اهل کوفه نیستیم علی تنها بماند زیادی شعار است و گرنه وضع مملکت مان این و امام مان این همه سال غایب از نظر نبود. 

  • هوالعشق
head:script/span