یک شبه هم میشود پیر شد
وقتی همه حاصلت، ارباً اربا شود ...
خیال کن ماهی بیرون از آب را.
تلظی یعنی علی اصغر ..
ببار ای بارون
قصه ی غریبی ست این ماجرای عطش! ولله که این شب ششم فرق دارد. این عطش شش ماهه با همه فرق دارد.طعم کوچه ای دارد، بنی هاشم نام. طعم آتش و در ... بوی زهرا و محسن اش از قامت این طفل شش ماهه می آید... یا لیتنی کنّا معک. به فدای محسن کرب و بلا...
امان از دل رباب ..
امانت هایش یکی یکی ..
علی اصغر هم پَر!
فدای دل ِ پُر غصه ت حضرت تنها
بس کن رباب حال تو بهتر نمیشود
این گریه ها برای تو اصغر نمیشود