اَللّهُمَّ اِنّى اَسْئَلُکَ یک شبی که کنج حرم رو به ایوان طلا نشسته باشیم و صدایی با سوز بخواند مَوْلاىَ یا مَوْلاىَ اَنْتَ الْغَفُورُ وَاَ نَا الْمُذْنِبُ وَهَلْ یَرْحَمُ الْمُذْنِبَ اِلا الْغَفُورُ ؟ و آرامش روانه ی دل مان شود.
اَللّهُمَّ اِنّى اَسْئَلُکَ یک شب قدری که یک گوشه از صحن انقلاب رو به گنبدش، قرآن به سر، ایستاده باشیم و صدای العفوها به حق علی ابن موسی الرضا تمام حرم را پر کرده باشد و حالمان، حال خوبی باشد.
اَللّهُمَّ اِنّى اَسْئَلُکَ یک مغربی که نسیم می وزد و بوی غذای حضرتی را با خود می آورد.
و پانزدهم رمضان، یکی از همین شب هاست!
گفته بودم بعضی تولدها، آدم بغض دارد؟ تولد امام حسن(ع) یکی از همان هاست! اصلن خود ِ نام حسن(ع) بغض دارد و آه!
میلادت مبارک امام حسن جان :*
گمان مبر که حسن(ع) بی ضریح و بی حرم است
کریم آل عبا هر چه هست،می بخشد
*حسین قربانچه
اَللّهُمَّ اِنّى اَسْئَلُکَ یک شبی که نقاره ها به صدا در آمدند و ما از باب الجواد اذن می گیریم و جامع رضوی را قدم می زنیم و عطر ِ ناب ِ آستان قدس را با جان و دل نفس می کشیم و می رسیم رو به گنبدش. آخ گنبدش و تکان تکان های پرچمش ... اَللّهُمَّ اِنّى اَسْئَلُک!
من نمیفهمم چرا باید یک سرباز را، آن هم از نوع متاهلش را! زورکی بردارند و ببرند دور از خانه و شهرش، سربازی! آن هم درست از اول تابستان و تعطیلات؛ توی این گرما! خب اگر بناست برای جنگ های احتمالی، نیروی آموزش دیده داشته باشیم؛ چرا نمی شود هر کس در شهر خودش برود خدمت مقدس سربازی؟ خب همینجا، یک کلاسی بگذارند و تفنگ و اینها را یاد بدهند دیگر! این رژه رفتن ها و کله کچل کردن ها و دستشویی شستن ها و مرخصی ندادن ها_حتی به متاهل هایش_ و اینهمه خشانت و گیر الکی دادن ها به چه درد میخورد واقعن؟ نه واقعن؟
لااقل جوانمرد باشید و استفاده از موبایل را آزاد بگذارید؛ واتس آپ را حداقل!
زمین را عاشقت کردی، هوا را عاشقت کردی
و هر چه بود میان این دو را عاشقت کردی
گِلت وقتی که حاضر شد خدا لبخند زد، یعنی
ز بس زیبا شدی حتی خدا را عاشقت کردی
به خود می بالم از عشقت ولی همواره می پرسم:
چه در ما یافتی آیا که ما را عاشقت کردی؟!
نه تنها من، نه تنها او، نه تنها شاعران، حتی
غزل را، بیت ها را، واژه ها را عاشقت کردی
سپس عشق تو از واژه به قلب ساز ناخن زد
و بعد از آن دور می فا س لا را عاشقت کردی
به وقت خواندنت بی اختیار از بغض لبریزم
تو حتی بغض را، حتی صدا را عاشقت کردی ..
مهدی عابدی
*از مولودی های سدجواد زاکر