همینجوریات!
يكشنبه, ۱۷ بهمن ۱۳۹۵، ۰۸:۱۴ ب.ظ
زندگیم پر از کاش شده! پر از حرف های نگفته به بعضی آدم ها. روم نشده یا ترسیدم از قضاوت ها یا گفتنش خوب نبوده. شب ها همه ی حرف ها رو برای هزارمین بار برای خودم تکرار میکنم، خودم با خودم حرف میزنم، کاش ها رو تو ذهنم تصور میکنم. مغزم از این حجم حرف و فکر به مرز انفجار رسیده ، کاش جایی، وقتی بود برای خالی شدنش، کسی بود که فقط میشنید بدون هر فکر و قضاوت و حرفی. آدم ها نیاز دارن از غصه ها و فکرها و اما و اگر و کاش های زندگی شون حرف بزنن. خداجان؛ رسیدگی بشه لطفا!
- ۹۵/۱۱/۱۷