یک شبه مرد شد و یکّه به میدان زد و مُرد
شنبه, ۱۵ اسفند ۱۳۹۴، ۱۲:۴۲ ب.ظ
چی میشد سالم و سلامت برمیگشتی، کوچه رو آب و جارو میکردیم، ریسه میبستیم، جلوی پات گوسفند قربونی میکردیم.
یا اسیر میشدی و آزاده برمیگشتی، دنبال اتوبوس ت میدویدیم و دست تکون میدادیم تا برسی و حلقه گل رو گردنت بندازیم و غرق بوسه ت کنیم.
یا جانباز برمیگشتی و دورت میگشتیم.
یا حتی شهید میشدی، اما رو شونه ها ی مردم برمیگشتی. برات حجله میذاشتیم و قبرت رو گل و گلاب بارون میکردیم و سر رو مزارت میذاشتیم و هق هق، دلتنگی مون رو گریه میکردیم.
چی میشد مفقودالاثر نمیشدی و برمیگشتی تا ننه مون حسرت به دل، خون به جیگر، چشم به در، گوش ب زنگ، تو بی خبری، از غمت نمیره؟
- ۹۴/۱۲/۱۵
+ خوب بود درست مثل قدیم ها که می نوشتید