بگیر از من جهانم را ولی آقا؛ حرم را نه
شنبه, ۱۵ شهریور ۱۳۹۳، ۰۵:۲۴ ب.ظ
دلم برای سحرهای گوهرشادت که من بودم و تو بودی و صدای امین الله و نسیم باد؛ برای وقت های دلشکستگی ام که من بودم و نگاه ِمهربان تو و بوی ناب عطر حرم و پناه گاه ِهمیشگی ام، دارالاجابه؛ برای شب های انقلاب که من بودم و تو و صدای نقاره ها و پر و بال زدن کبوترها؛ برای آن گوشه ی قدس که من بودم و تو بودی و تکان تکان های پرچمت و صدای هق هق ِ آدم های خوب؛ برای جامع رضوی که من بودم و تو بودی و صدای قدم زدن ها؛ برای نم نم باران که من بودم و تو بودی و چک چک اشک ها؛ تنگ شده جانم. دلم برای خود ِ خودت تنگ شده حضرت آقا.
میلادت مبارکمان حضرت عزیز:*
- ۹۳/۰۶/۱۵
عیدت هم مبارک