هوالعشق

هوالعشق

زیر دین چهارده معصومم اما گردنم
زیر دین حضرت علی بن موسی بیشتر

طبقه بندی موضوعی
آرشیو

جمعه نوشت 81

جمعه, ۴ مرداد ۱۳۹۲، ۱۱:۲۰ ق.ظ

شما بنویسید .. :]

http://avazak.ir/gallery/albums/userpics/14352/normal_1983eaedc6d6c170abaa0fcb783beed0.jpg

عکس، پیشنهاد ِ برفین عزیز

  • ۹۲/۰۵/۰۴
  • هوالعشق

دیدگاه (۳۴)

  • پلڪــــ شیشـہ اے
  • آقاجان تو را به جان مادرت ...
    این چشم ها از بس که انتظار کشیده اند درد کشیده اند در فراق تو
    جز باحضور یوسف تو آرام نمیشوند

    :|

    آنقدر جای تو خالیست که هیچ گزینه ای آن را پر نمیکند
     حتی تمام موارد...
    یا صاحب الزمان! 
    پدر مهربان من هستی....
    مگر نه اینکه همه چیز یک خانه ی آرام در سایه  پدر محقق میشود...
    پس سایه ی محبتت را به شدت محتاجم ای پدر......
  • ستار(خرابات)
  • آخه بدبختی ما اینجاست که منتظر هم نیستیم تا مصداق عکس شویم....

    یاعلی

  • بے بازگشتــــ ...
  • در برودت این همه حیرت، کجا مانده ای آخر؟
    چو برقع از رخ زیبای خود براندازی
    بگو نظارگیان را صلای جانبازی
    ز روی خوب نقاب آنگهی براندازی
    که جان جمله جهان ز انتظار بگذازی
    نقاب روی تو، جانا، منم که چون گویم:
    رخ از نقاب برافگن، مرا براندازی...
    چه شب ها که زهرا دعا کرده تا ما همه شیعه کردیم و بی تابِ مولا ....

    هر طرف رو می کنم محرابی از ابروی توست

    رو بگردانی نماز خلق باطل می شود...

  • مـَـ ه جَـبـیـטּ
  • سکوتـــ ..

    این جمعه هم نیومدی
    حکمتشو کی میدونه...

    تا جمعه دیگه بیاد
    کی رفته و کی میمونه؟



    خدایا غریب مارو به ما برگردون
    اللهم رد کل غریب

    یاعلی

    وااای ممنون سیده جان م :)

    حالا لازم نبود اسم ما قید شه ! ما هم خواستیم در عکسهای زیبایی که برای پستتون میذاری شریک باشیم.همین  :)

    ..

    ای ابر دل گرفته ی بی آسمان بیا
    باران بی ملاحظه ی ناگهان بیا

    چشمت بلای جان و تو از جان عزیزتر
    ای جان فدای چشم تو با قصد جان بیا

    مگذار با خبر شود از مقصدت کسی
    حتی به سوی میکده وقت اذان بیا

    شُهرت در این مقام به گمنام بودن است
    از من نشان بپرس ولی بی نشان بیا

    ایمان خلق و صبرِ مرا امتحان مکن
    بی آنکه دلبری کنی از این و آن بیا

    «قلب» مرا هنوز به یغما نبرده ای!
    ای راهزن! دوباره به این کاروان بیا

     

    " فاضل نظری "

     

    پاسخ:
    ممنون عزیزم لطف کردی :)
  • خانم چادری
  • این شعر استاد برقعی رو خیلی دوست میدارم...

    جمعه ها طبع من احساس تغزل دارد
    ناخودآگاه به سمت تو تمایل دارد

    بی تو چندیست که در کار زمین حیرانم
    مانده ام بی تو چرا باغچه ام گل دارد

    شاید این باغچه ده قرن به استقبالت
    فرش گسترده و در دست گلایل دارد

    تا به کی یکسره یکریز نباشی شب و روز
    ماه مخفی شدنش نیز تعادل دارد

    کودکی فال فروش است و به عشقت هر روز
    می خرم از پسرک هر چه تفأل دارد

    یازده پله زمین رفت به سمت ملکوت
    یک قدم مانده زمین شوق تکامل دارد

    هیچ سنگی نشود سنگ صبورت، تنها
    تکیه بر کعبه بزن، کعبه تحمل دارد...





    توی قرآن خوانده ام یعقوب ادم داده است
    دلبرت وقتی کنارت نیست کوری بهتر است
    .
    .
    .
    شبهای هفته در پیش دلت بیادم باشه رفیق.....
    پاسخ:
    عزیزی :)
    صبح نزدیک ست...
  • آخرین حضور
  • صبرم از کاسه دگر لبریز است

    اگر این جمعه “نیاید” چه کنم ؟

    آنقدر من خجل از کار خودم

    اگر این جمعه “بیاید” چه کنم ؟

     

    ...................................................

     

    آقابرای تو نه برای خوم بداست...

    هرهفته درگناه تماشاکنی مرا...

    من گمشدم توآیینه ای گم نمیشوی...

    وقتش شده بیایی وپیداکنی مرا...

     

    .....................................................

     

    . . .

    امروز شهرمان بارانی بود..
    اصلا نمیدانم چه سری است، 
    اینجا هر هفته جمعه، یا ابری ست یا بارانی..

     هیچ وقت جرات نوشتن از آقا را ندارم

    تنها شرمندگی ...

    دیگر نمیداند کسی فرق ترنج و دست را،

    یوسف !

    تمام شهر را داری زلیخا میکنی...!

    من تازه واردم راهم میدی هوالعشق جان؟

     

    +باز هم نیامدی که؛آقا...

    پاسخ:
    خیلی خوش اومدین :)
    من انگلیسی بلدم. ولی نه دیگه در این حد. مث اون یارو که کامپیوتر بلد بود. ولی نه در حد روشن کردن‌ش.
    پاسخ:
    هنوز منتظرم ..
     هزار هفته ی بی تو گذشته از عمرم /هزار سال پیاپی دچار تاخیری /شبیه کودک زاری شدم ک در بازار..../تو دست گمشده ها را مگر نمیگیری؟؟!!!
  • فائزه جونتون
  • عاقااااااااا این حزب خوانی ها بود که اول امسال دادین واسه صفریا بعد ماهم گرفتیم ازتونا یادت هس که ایشالا!؟!

    عاقا من بعضی از روزاش واقعن یادم میرفت بخونم الان موندم تو آآآمپاس شدید وجدان که چیکار کنم بعد از استغفار کار دیگه ای هم میشه کرد ؟

    این مشکلات زندگی یادمون برده خب ...

    درضمن بله ما ماه عسلم میبینم ..البته بعضی روزا ...چیطو؟

    پاسخ:
    منتظر آتیش جهنم باش! :دی
    یه کمی نزدیک شم که روم بشه حرفی بزنم... که اصلن امید داشته باشم شنیده میشم... که اصلن دلم ذوق کنه از فرصت حرف زدن... یه کمی نزدیکتر شم به همه آدم خوبای خدا... یه کمی نزدیکتر به خود خدا... آخ چقدر کار دارم... چقدر من دورم... چقدر حتا ماه رمضون امسالم مثل یکی دو سال قبل نیست... :(
    ...
    اوووووف
    در این شبهای برتر_ماه_برتر_خدا التماس دعا
    پاسخ:
    اوف؟ :)
    محتاج دعا
    متشکرم که همیشه اینجا حرف ها و عکس های جدیدی هست برای کیف کردن. 
    پاسخ:
    متشکرم از نظر لطفت :)

    معرفت زیادت نسبت به حضرت اقا قابل ستایشه.

    سادات جان این شبا بیاد منم باش خانوم.

    پاسخ:
    معرفتی نیست متاسفانه ..

    محتاج دعاییم

    آخه این کاره شوما با دل آدم میکنین؟

    کم هوایی هستیم شوما هی بدترش کن...

    منظورم عکس پست بالاس!

    در ضمن دعای امشب برای دوستای تازه بسیوووور واجب میباشد!

    پاسخ:
    انشالله روزی تون :)
    پس دعامون کنین

    اوا چرا پست بالایی این شد؟

    من منظورم حرم امام رضا بود...

    خیلی هواشو دارم شدید!

    پاسخ:
    متوجه شدم، منم زیارت امام رضا رو گفتم روزی تون انشالله :)
  • فائزه جونتون
  •  هااان آره تیکه جنگ بدرش فقط واسه ماه عسل بود خب ! بقیه ش تراوشات ذهنی خودم بود .........چیکارا میکنی ؟ مزدوج نمیخای بشی ؟ چخبر از پروژت ؟
    پاسخ:
    و خداوند اس ام اس رو آفرید!
    نه هنوز زنگ نزده گفت حالاحالا هم زنگ نمیزنم!
  • حقایق را بیابید
  • به نام خدا
    سلام
    واقعا چقدر تصادفی وبلاگ شما را یافتم دوباره!
    لینک شدید.
    پاسخ:
    سلام
    :)
    ممنونم
    مطهره جان....
    پاسخ:
    جان :)
  • آهسته عاشق می شوم
  • چقدر از دوری می ترسیدم و حالا دور... دور... دور...

    عزیز دلم، مهربان من، کی شکوفه ی زمستان دلم می شوم؟؟؟
    .
    .
    .
    http://ziyafatname.blogfa.com/post/594
    .
    .
    .
    اللهم عجل لولیک الفرج[گل]

    وقتی تقوای من با تقّ ی ، وا می رود
    پس بیا
    ما را به جبر هم که شده سر به زیر کن....خیری ندیده‌ایم از این اختیارها

    مهدیا!

    ارسال نظر

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    تجدید کد امنیتی
    head:script/span