هوالعشق
زیر دین چهارده معصومم اما گردنم
زیر دین حضرت علی بن موسی بیشتر
طبقه بندی موضوعی
هوالعشق
(۱۲۹)
خدایاجان
(۵۸)
جمعه نوشت
(۶۰)
خلاصه آمار
پیوندهای روزانه
برای خاطر آیه ها
این یادداشت تیتر نمی خواهد!
برسان سلام ما را
حرفی برای تمام فصول
او
دوست دارم گریه کنم
ما زن های دروغ گو هدیه ها را دوست داریم
بنی فاطمه
حضرت معبود دوستت دارم
ان الله غفور الرحیم
توی ایران هیچ کس دیگری شبیه او نیست
مگر نه اینکه دخترها حسوداند؟
السلام علی ساکن کربلا
لایک!
و تو بالاخره مرا اهلی خودت کردی
پشت سر هر معشوقی خدا ایستاده
شاید باید ..
سیب سرخی؛ عالی :)
چهارمین اجتماع مدافعین حرم
کریمی؛ عالی :)
منزل دوم
تربت
پریشانیات
دل آباد
شبگرد
دل نوشت
بید مجنون
بی همگان
پشت کوه ها
علیرضا محمدی
خارج از چارچوب
بی رنگی
پروانگی
عطر یار
ماه-ی
پرواز
3نقطه
شقایق
بسم هو
بر مدار سپیدار
تا صبح تابناک اهورایی
ای خم چرخ از خم ابروی تو
یادداشت های یک دانه شن
آرشیو
فروردين ۱۴۰۰
(۲)
شهریور ۱۳۹۹
(۱)
تیر ۱۳۹۹
(۱)
خرداد ۱۳۹۹
(۲)
آذر ۱۳۹۸
(۳)
آبان ۱۳۹۸
(۲)
مهر ۱۳۹۸
(۱)
شهریور ۱۳۹۸
(۲)
مرداد ۱۳۹۸
(۲)
آذر ۱۳۹۷
(۱)
مرداد ۱۳۹۷
(۱)
خرداد ۱۳۹۷
(۲)
فروردين ۱۳۹۷
(۲)
بهمن ۱۳۹۶
(۱)
آبان ۱۳۹۶
(۱)
مرداد ۱۳۹۶
(۱)
تیر ۱۳۹۶
(۳)
خرداد ۱۳۹۶
(۴)
ارديبهشت ۱۳۹۶
(۲)
فروردين ۱۳۹۶
(۲)
اسفند ۱۳۹۵
(۶)
بهمن ۱۳۹۵
(۴)
آذر ۱۳۹۵
(۱)
آبان ۱۳۹۵
(۱)
مهر ۱۳۹۵
(۱)
شهریور ۱۳۹۵
(۱)
مرداد ۱۳۹۵
(۱)
تیر ۱۳۹۵
(۳)
خرداد ۱۳۹۵
(۱)
ارديبهشت ۱۳۹۵
(۴)
فروردين ۱۳۹۵
(۱)
اسفند ۱۳۹۴
(۳)
بهمن ۱۳۹۴
(۲)
خرداد ۱۳۹۴
(۲)
اسفند ۱۳۹۳
(۲)
دی ۱۳۹۳
(۱)
آذر ۱۳۹۳
(۳)
آبان ۱۳۹۳
(۲)
مهر ۱۳۹۳
(۳)
شهریور ۱۳۹۳
(۳)
مرداد ۱۳۹۳
(۱۰)
تیر ۱۳۹۳
(۶)
خرداد ۱۳۹۳
(۶)
ارديبهشت ۱۳۹۳
(۴)
فروردين ۱۳۹۳
(۲)
اسفند ۱۳۹۲
(۴)
بهمن ۱۳۹۲
(۲)
دی ۱۳۹۲
(۴)
آذر ۱۳۹۲
(۶)
آبان ۱۳۹۲
(۵)
مهر ۱۳۹۲
(۱۶)
شهریور ۱۳۹۲
(۱۴)
مرداد ۱۳۹۲
(۲۱)
تیر ۱۳۹۲
(۲۰)
خرداد ۱۳۹۲
(۱۲)
ارديبهشت ۱۳۹۲
(۱۲)
فروردين ۱۳۹۲
(۱۴)
اسفند ۱۳۹۱
(۹)
بهمن ۱۳۹۱
(۱۱)
دی ۱۳۹۱
(۱۱)
آذر ۱۳۹۱
(۳۱)
آبان ۱۳۹۱
(۱۸)
مهر ۱۳۹۱
(۱۳)
شهریور ۱۳۹۱
(۱۲)
مرداد ۱۳۹۱
(۱۳)
تیر ۱۳۹۱
(۶)
ارديبهشت ۱۳۹۱
(۴)
فروردين ۱۳۹۱
(۱۵)
آذر ۱۳۹۰
(۱)
یا غیاث المـــستــغیثین
جمعه, ۱ ارديبهشت ۱۳۹۱، ۱۱:۰۳ ب.ظ
گاهی راه حل ِ مشکلات خیلی ساده ست ...
۹۱/۰۲/۰۱
هوالعشق
دیدگاه
(۳۹)
۰۱ ارديبهشت ۹۱ ، ۲۳:۰۱
سعید
سلام
۰۱ ارديبهشت ۹۱ ، ۲۳:۰۵
حسین سعدی
[پوز خند]+[سر خاراندن]
پاسخ:
[لب خند]
۰۱ ارديبهشت ۹۱ ، ۲۳:۱۳
زهره سعادتمند
اگر راه حل اینه
که همیشگیه. نه گاهی.
(ضمنا خاراندن درسته. ثواب داره کامنتای ملت رو تصحیح کنی.)
پاسخ:
بله.چشم :)
۰۱ ارديبهشت ۹۱ ، ۲۳:۳۵
حسین سعدی
[پوز خند]+[سرتکان دادن]
پاسخ:
[لب خند]+[سر خاراندن]
۰۱ ارديبهشت ۹۱ ، ۲۳:۴۷
سیدیاسر
چه ساده و زیبا بود این پست...چه نمایی دارد این وبلاگ...هوس اذن دخول کردم...چه نوایی دارد...روضه ایست...
یا علی مدد...
پاسخ:
علی یارتون
۰۱ ارديبهشت ۹۱ ، ۲۳:۵۹
منتظر بهار
همیشه نه گاهی
ولی گاهی من قد ِدلم کوتاهه میشه و دستش به زنگ در خونه ش نمیرسه :(
پاسخ:
در هم بزنی قبوله :)
۰۲ ارديبهشت ۹۱ ، ۰۰:۱۳
پنهان
درست نیس بلخره.......
پاسخ:
بلخره درست نیست. بالاخره درسته :)
۰۲ ارديبهشت ۹۱ ، ۰۰:۵۵
منزل مرصاد
ساده
به سادگی این سه حرف :
خ د ا
پاسخ:
:)
۰۲ ارديبهشت ۹۱ ، ۰۱:۳۴
وافی
و گاهی خییلی پیچیده! ( این یعنی اوج بدبینی و سیاه نمایی و اینا)
پاسخ:
)
۰۲ ارديبهشت ۹۱ ، ۰۴:۰۸
فاطمه
سلام
همیشه با ورود به وبلاگ شما و دیدن تصویر بالا قلب آدم به تپش میفته...
ای حرمت ملجا در ماندگان...
التماس دعا
پاسخ:
محتاج به دعا
۰۲ ارديبهشت ۹۱ ، ۰۷:۴۸
مسافر
خداجونم
باز کن در که جز این خانه مرا نیست پناهی..........
۰۲ ارديبهشت ۹۱ ، ۱۰:۱۸
پشت کوهها
زیییییییییییییییننگ !
(انگشت ما روی زنگ خدا گیر کرده است !)
پاسخ:
خدا آزاری نکنید آقا! :))
۰۲ ارديبهشت ۹۱ ، ۱۲:۰۰
همه او
بله اما گاهی همین کارهای ساده سخت میشه!
پاسخ:
خودمون سختش میکنیم!
۰۲ ارديبهشت ۹۱ ، ۱۴:۰۲
چشم به راه
بی تو با شمع علی تا به سحر می سوزد
شمع می میرد و او بار دگر می سوزد
یک نفر مثل درختان سپیدار بلند
در خیالش همه شب بین دو در می سوزد .
۰۲ ارديبهشت ۹۱ ، ۱۴:۰۹
چشم به راه
وقتی خدا از پشت دستهایش را روی چشمانم گذاشت
از لابلای انگشتانش آنقدر محو دیدن دنیا شدم
که فراموش کردم منتظر است نامش را صدا بزنم...............
پاسخ:
قشنگ بود :)
۰۲ ارديبهشت ۹۱ ، ۱۴:۳۵
زهرا(رها)
و اگر دستمان به این همیشگی نرسد...
قدم کوتاه است
خسته شدم از بس روی پنجه های پایم ایستادم
تادستم برسد.
---
عمری راه را اشتباهی رفته ام در آغوشم است
پاسخ:
تو که دستت به زمین می رسد، بلندم کن ...
۰۲ ارديبهشت ۹۱ ، ۱۴:۵۲
سید محمدرضا
چشم های من دوربین شده اند!
و الّا تا تو که راهی نیست!
پاسخ:
از من به من نزدیک تر "تو"
۰۲ ارديبهشت ۹۱ ، ۱۵:۰۱
نای دل فقط آه
ای کاش همیشه از خدا،جدا نشویم...
پاسخ:
فاصله اش یک نقطه است!
۰۲ ارديبهشت ۹۱ ، ۱۸:۰۵
داداش کوچیکه
خدا کند قد ما به زنگ خدا برسد
پاسخ:
ای جان :)
۰۲ ارديبهشت ۹۱ ، ۱۹:۲۱
بی نام و نشون
خدا چرا درو به روم باز نمیکنی خوی میدونی که دستم به زنگ نمیرسه اما به یکی که خیلی دوسش داری گفتم زنگ بزنه میدونی کی رو میگم دیگه؟؟ اسمش فاطمه است.....
پاسخ:
خدا همین جاست این ماییم که نمیبینمش ...
۰۲ ارديبهشت ۹۱ ، ۱۹:۲۳
باران
آیا خدا برای بنده اش کافی نیست؟
پاسخ:
نعم :)
۰۲ ارديبهشت ۹۱ ، ۱۹:۴۲
قاسمی فر
سلام
گاهی هم که ما یادمان می رود خودشان می آیند زنگ خانه را که نه!
زنگ خودمان را به صدا در می آورند...
التماس دعا
پاسخ:
آره قربونش برم :)
۰۲ ارديبهشت ۹۱ ، ۱۹:۵۳
فاطمه
خدایا دست من به آسمانت نمیرسد اما تو کهدستت به زمین میرسد پس بلندم کن....
۰۲ ارديبهشت ۹۱ ، ۲۲:۴۹
یه دوست...
فوق العاده نوشتی....
پاسخ:
همین یه خطو؟ چشم هاتون فوق العاده میبینه :)
۰۳ ارديبهشت ۹۱ ، ۰۳:۰۱
آهسته عاشق می شوم
هر کجا من گم می شود، خدا پیدا می شود...
یا علی..
پاسخ:
یاعلی
۰۳ ارديبهشت ۹۱ ، ۱۰:۲۱
مدادتراش
سلام
یه داستان جوانمرد تازه.
تمایل و وقت داشتید بخونید.
پاسخ:
میرسیم خدمتتون :)
۰۳ ارديبهشت ۹۱ ، ۱۰:۲۵
مدادتراش
سلام
ببین!جملت ایراد داره!
گاهی راه حل مشکلات ِ خیلی ساده است.
یا
گاهی راه حل مشکلات ، خیلی ساده است.
البته اولی هم درسته! چون مشکلات ساده ست براش...
سر در جیب تفکر فرو بردیم!
۰۳ ارديبهشت ۹۱ ، ۱۱:۰۱
سیده طیبه
سلام دوستم خوبی؟
من ک به یاد شاماها هستم
شما در چه حالید رفیق؟؟؟
.
ی
ا
ع ل ی
پاسخ:
سلام رفیق شفیق. کجایی تو؟
۰۳ ارديبهشت ۹۱ ، ۱۱:۴۱
هیچ!
گاهی نه !
همـیـــــــــــشه
پاسخ:
بلــــــــه :)
۰۳ ارديبهشت ۹۱ ، ۱۴:۱۴
محمد
سلام
کدوم خدا؟!
همون که رو طاقچه است! تو قرآنای خونمون؟!
یا علی
پاسخ:
همونی که خیلی باوفاست
۰۳ ارديبهشت ۹۱ ، ۱۶:۵۳
یک پسر نسبتاً معتقد
الان یعنی راه حل مشکلات زدن زنگ خداست ؟؟
نچ قبول ندارم !
پاسخ:
تلاش و توسل و توکل به خدا
۰۳ ارديبهشت ۹۱ ، ۲۳:۱۷
پنهان
تقلید کردی...
پاسخ:
تقلید از چی؟طراح عکس شمایی؟ شما فقط این عکس رو گذاشته بودی که توی گوگل سرچ کنی پٌره! نوشته ی من هم که ربطی به نوشته ی شما نداره!
۰۴ ارديبهشت ۹۱ ، ۰۳:۱۸
میم لام
با این که عکسی بود انتزاعی ولی خوب بود. می شد روش فکر کرد. البته بیش تر پهلو می زد به کارای سعید بهداد تو همشهری جوان. که آدم در می ماند از این همه استعداد و وقت که تلف شده پای آن طرح ها
۰۴ ارديبهشت ۹۱ ، ۰۸:۰۱
زهرا خانوم
یعنی اگه بزنیش خودش در رو وا میکنه!!!!!
توی قلبم یه همچین چیزی هست اما تا حالا بهش دقت نکردم...
پاسخ:
بله خود ِ خودش :)
۰۴ ارديبهشت ۹۱ ، ۰۸:۵۴
زائر
کریمان بابدان هم بد نکردند
کسی را از در خود رد نکردند
تکلیف ما چیه که کلا خونش را گم کردیم,چه برسه به زنگ!
پاسخ:
شما که نزدیکشی! پارتی هم که دارین :)
۰۴ ارديبهشت ۹۱ ، ۱۰:۴۰
منتظر بهار
باوشه ، ایندفه در میزنم :)
پاسخ:
سلام مارو هم برسون :)
۰۴ ارديبهشت ۹۱ ، ۱۸:۱۲
فرنوش
دمت گرممممممممممممممممممممممممممم
پاسخ:
مخلصم :)
۰۶ ارديبهشت ۹۱ ، ۲۳:۰۸
بی قلم
اوهوم
پاسخ:
:(
۲۳ ارديبهشت ۹۱ ، ۱۱:۱۰
مازیار لطیفیان
سلام
در گاه خداوند رحمان مگه زنگ هم داره
ما غافل هستیم چون در درگاه الهی همیشه بازه و نیاز به اجازه برای ورود نداره
یا رحمان و یارحیم
ارسال نظر
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در
بیان
ثبت نام
کرده اید می توانید ابتدا
وارد شوید
.
نام *
پست الکترونيک
سایت یا وبلاگ
پیام *
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
نظر بصورت خصوصی ارسال شود
نظر شما به هیچ وجه امکان عمومی شدن در قسمت نظرات را ندارد، و تنها راه پاسخگویی به آن نیز از طریق پست الکترونیک میباشد. بنابراین در صورتیکه مایل به دریافت پاسخ هستید، پست الکترونیک خود را وارد کنید.
پست الکترونیک برای عموم قابل مشاهده باشد
اخطار!
head:script/span