که چرا یوسف گمگشته هنوزم که هنوز است به کنعان نرسیده است؟
*حمیدرضا برقعی
که چرا یوسف گمگشته هنوزم که هنوز است به کنعان نرسیده است؟
*حمیدرضا برقعی
آقاجان، مهدی جان
یاابن الحسن، یوسف زهرا
طاقتم طاق شد و جگرم آب شد و از تو نیامد خبری
عاشقانی که مدام از فرجت میگفتند، عکسشان قاب شد و از تو نیامد خبری ..
سیدی بازآ که پیغمبر صدایت میزند
مادرت صدیقۀ اطهر صدایت میزند
بازوی مجروح زهرا چشم گریان حسن
دستهای بستۀ حیدر صدایت میزند
چارده قرن است کز قلب مزاری گم شده
پهلوی بشکستۀ مادر صدایت میزند
زخم یاسین، قلب طاها، سینۀ مجروح
نورآیههای سورۀ کوثر صدایت میزند
جد مظلومت علی سر برده در آغوش چاه
با دل خونین و چشم تر صدایت میزند
تیرباران پیکر مجروح عمّویت حسن
از کنار قبر پیغمبر صدایت میزند
قامت خم گشتۀ جدت کنار علقمه
بازوی عباس نامآور صدایت میزند
قبر ثارالله را بنگر که از پایین پا
جسم صدچاک علیاکبر صدایت میزند
بر فراز دست خونینِ حسین بن علی
حلق خونین علیاصغر صدایت میزند
با صدای زخمی خود «میثم» دلسوخته
تا که دارد روح در پیکر صدایت میزند
شاعر: سازگار
امروز جمعه بود و من یادم رفت. یادم رفت که جمعه ها باید یکجوری عرض ارادتم را حتی شده با پست هایی که فقط یک مخاطب دارد برسانم. من ِ منتظر(!) اصلن یادم هم نبود که امروز جمعه است و متعلق به همان آقایی که خیلی ادعایم میشود که به یادش هستم و همیشه برایش دعای فرج میخوانم!
امروز تازه فهمیدم که چقدر غریبی آقا، چقدر تنها ..
شرمنده ام اما بگم؛ آقا تو را گم کرده ام ..
من گریه می ریزم به پای جاده ات، تا
آئینه کاری کرده باشم مقدمت را